تحولات لبنان و فلسطین

گروه هنر- تکتم بهاردوست: عاشورا مفهومی ‌بزرگ در تفکر شیعی است که با شنیدن نامش دل هر عاشقی می‌لرزد. اما متأسفانه سینمای کشورمان طی 4 دهه گذشته نتوانسته آن‌گونه که باید، این مفهوم را روی پرده به تصویر بکشد! اما امسال 4 کارگردان تصمیم گرفتند که اولین فیلم 4 اپیزودی سینمای ایران را با موضوعات اجتماعی و با بهره‌گیری از مفاهیم عاشورایی به تصویر بکشند. «هیهات» به کارگردانی دانش اقباشاوی، هادی نائیجی،‌ هادی مقدم‌دوست و روح‌الله حجازی و با هنرمندی بازیگرانی چون حمید فرخ‌نژاد، حامد بهداد، مینا ساداتی، بابک حمیدیان، آلا نجم، بهاران بنی‌احمدی و خسرو شهراز، این روزها بر پرده سینماهای تهران و شهرستان‌ها نشسته است. به انگیزه اکران این فیلم با دانش اقباشاوی، یکی از این کارگردانان، به گفت‌وگو نشسته‌ایم که مشروح آن را می‌خوانید.

هر انسانی در هر جای جهان عاشورا را دوست دارد

از ایده شکل‌گیری فیلمنامه این فیلم بگویید؟

در جلسه‌ای توسط دوستی پیشنهاد شد که چند نفر از کارگردان‌ها تعدادی فیلم کوتاه حرفه‌ای در رابطه با اربعین بسازند. آنجا بود که ما تصمیم گرفتیم که به جای اربعین بیاییم چند فیلم کوتاه حرفه‌ای درباره فرهنگ عاشوا بسازیم و این شد که «هیهات» شکل گرفت.

جمع شدن شما 4 نفر چگونه شکل گرفت؟

در همان جلسه ای که پیشنهاد ساخت این فیلم‌ها داده شد، ما یک لیست 10 نفره را آماده کردیم. این ده نفر جدا از اینکه این 10 نفر هم‌نسل بودیم و همدیگر را می‌شناختیم، سینمای قصه‌گو را نیز دوست داشتیم. از آن لیست 10 نفره یک جمع 4 نفره یعنی همین کسانی که در این کار با هم همکاری داشتیم، دور هم جمع شدیم و کلید کار زده شد.

آیا از ابتدا همه شما در جریان نوشتن فیلمنامه بودید و آیا دخل و تصرفی در اجرای فیلمنامه داشتید؟

بله، همه ما از ابتدا در جریان نوشتن فیلمنامه‌های همدیگر بودیم و ما 4 نفر به علاوه محمدرضا شفیعی از همان آغاز که تصمیم به ساخت این فیلم گرفته شد، چند ماهی را با هم و برای نوشتن فیلمنامه کنار هم گذراندیم و از محتوای داستان، نوع رسیدن به قصه و... و در واقع تمام جزییات تا پایان با هم کار کردیم. اصلاً یک مرام‌نامه اخلاقی بین خودمان درست کردیم که همه از لحاظ فنی و یکدستی اثر به همدیگر کمک کنیم و در جریان کارهای همدیگر باشیم که هر فیلمنامه‌ای که ساخته می‌شود، همه راضی باشند.

این 4 اپیزود یک خط روایی دارد. چه کردید که مخاطب شما به لحاظ احساسی دچار مشکل نشود و مخاطب بتواند با هر 4 کار همراه شود و بین این 4 روایت گسستگی پیش نیاید؟

این 4 اپیزود 4 روایت متفاوت دارد و هر اپیزود قصه خودش را تعریف می‌کند و یک خط روایی واحد ندارد، اما به لحاظ ساختاری روح یکدستی دارد. یکی از کارهایی که ما انجام دادیم این بود که از تیم تولیدکننده مثل مدیر فیلمبرداری، طراح لباس، طراح گریم و... (البته منهای دستیاران کارگردان) همه مشترک بودند.

درست است که هر کداممان یک فیلمنامه را نوشته بودیم و هر کدام یک داستان را هم روایت می‌کرد ولی چون همه در روند نگارش فیلمنامه‌های یکدیگر بودیم، تلاش کردیم در عین حال که رنگ‌بندی و تفاوت فضاها حفظ می‌شود، بتوانیم یکدستی در کار را هم داشته باشیم. به قول شما نگذاریم مخاطب به لحاظ احساسی دچار گسست شود و بتواند با هر 4 کار همراه شود. برای همین خواستیم با عوامل مشترک و همفکری و هم‌افزایی که با هم داریم، گسستگی این 4 اپیزود را کنترل کنیم.

آیا هر کدام به صورت جداگانه کارکردید یا از مشورت دیگری هم بهره برده‌اید؟

حتماً از مشورت همدیگر بهره بردیم و فضایی که در این کار وجود داشت، فضای هم‌افزایی و کمک به یکدیگر بود. حتی در پیشنهادها و حتی در انتخاب قصه‌ها تا اجرا با هم مشورت داشتیم. یکی از مواردی که در این کار انجام شد، بازی من در یکی از این اپیزودها بود. این را به این خاطر گفتم که بگویم ما چقدر در این کار با هم عجین بودیم.

تجربه ساخت فیلم اپیزودیک تجربه سختی است. از این تجربه سخت بگویید.

بله، تجربه خیلی سخت و انرژی‌بری است، چون 4 نفری که خودشان صاحب امضا هستند باید همدیگر را قانع می‌کردند که در عین اینکه قرار است فیلم جذاب و مستقل خودشان را بسازند باید مراقب باشند که این پارامترهایی که دارند رعایت می‌کنند در تضاد با روایت‌های دیگر قرار نگیرد.

ما اینجا باید این قضایا را با همدیگر هماهنگ می‌کردیم و این جای کار سخت بود. دیگر اینکه این فیلم اپیزودیک برخلاف نمونه‌های دیگرش فقط سفارشی و رها نشده بود . ما همدیگر را رها نکردیم. همه می‌خواستیم یک فیلم واحد بسازیم برای همین خیلی با هم کلنجار می‌رفتیم؛ در عین اینکه هر کدام سبک کاری خودمان را داشتیم و همه اینها به‎رغم شیرینی و جذابیت، وقت‌گیر و سخت بود.

فکر می‌کنید با توجه به اینکه سینما تقریباً در زمینه ساخت این‌گونه آثار بی‌سابقه نیست، مخاطب می‌تواند به‌راحتی با کار ارتباط برقرار کند؟

از لحاظ محتوا قصه‌ها برگرفته از فرهنگ عاشوراست. این خودش یک پتانسیلی است که مردم دوست دارند و می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. درون‌مایه عاشورا درون‌مایه‌ای فطری است و همه انسان‌ها در همه جای دنیا آن را دوست دارند. ما سعی کردیم قصه‌های روانی را تعریف کنیم که به لحاظ ساختاری هم جذاب و باورپذیر باشد.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.